شايد بزرگترين مزيٌت لقمان حكيمِ نيك فطرت ، عاقل و نيك سيرت در زمانه خود و نسبت به مشاهير آن عصر و دوره ، اين بوده است كه به بهانه ي پندار بهتر ، تحت سلطه ي نفس امٌاره دچار تصوٌر و توهٌم نمي شده است ؛ و « واقع بيني » را در مدٌ نظر داشته است .
به اين ترتيب نه تنها به انحرافِ ضدٌ ادب و اخلاق ِ « تفتيش عقايد » رقباي خود نمي رسيده است ؛ بلكه اصل را بر خوشبيني مي نهاده است:
- تفكر مثبت
و بنا به اين خوشبيني ( تا حدودي معادل « امر به ظاهر » در اسلام ) ، و مكمل آن كه خير خواهي و رعايت ادب در گفتار و كردار باشد ، اقدام مي كرده است ؛ به عبارتي ديگر :
- گفتار مثبت و به اصطلاح زبان خوش
- كردار مثبت ، و اصولا" تواضع ، گذشت و كرامت
درجهت پيشرفت و تعالي جامعه .
در همين چارچوب واقع بيني ، لقمان حكيم ازخود بزرگ بيني ، آرمانخواهي و نهايتا" زياده خواهي از ديگران به دوربوده گفتار و رفتار خود نسبت به ديگران را معيار قرار مي داده است ( به مصداق ضرب المثل فارسي : « آنچه بر خود نمي پسندي بر ديگران مپسند » ) . امٌا به فرض وجود ايراداتي در رفتار و گفتار مخاطبانش ، بازهم بازبان شيرين ، ومبتني بر ادب و محبت ، مخاطب خود را مجذوب مي كرده است تا به نتيجه برسد .به اين ترتيب لقمان حكيم ريز بين نبوده از ايرادات كوچك هرچند قابل توجٌه سختگيران ، بي اعتناء مي گذشته است .
اين واقع نگري ، خوشبيني ( ملاحظه ي زيبائي هاي زندگي ) ، اخلاق و ادب اساس همان مشخصه و مزيتي است كه معمولا" حكمت لقماني خوانده مي شود .
جهان بيني واقعگرايانه ،عاقلانه و عملگرايانه ي لقمان مايه ي مهندسي اجتماعي - مهندسي فرهنگي ، و به طور كلٌي حكمت لقمان بوده است ؛ و حكمت لقمان اساس استراتژي او در امر پيشرفت و توسعه و تعالي جامعه است.؛ استراتژيي كه كوچكترين منافاتي با اديان ابراهيمي و راهبرد پيامبران اولوالعزم ندارد ؛ چرا كه تقريبا" همچنان كه « وحي » هديه اي الهي است .
خداوند تبارك و تعالي دردوازدهمين آيه مباركه سي و يكمين سوره مباركه قرآن كريم كه بنام لقمان حكيم است مي فرمايد :
وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلّهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ حَميدٌ (12)
ما به لقمان حكمت داديم؛ (و به او گفتيم:) شكر خدا را بجاي آور هر كس شكرگزاري كند، تنها به سود خويش شكر كرده؛ و آن كس كه كفران كند، (زياني به خدا نميرساند)؛ چرا كه خداوند بينياز و ستوده است.